عنوان مقاله: بررسی تأثیر برنامه تغذیه با مشارکت کشاورزان در مزارع نخود، جهت افزایش تولید در دیمزارها
صادق جلیلیان1، بیتا عباسی2*، شهاب خوشخوی3، جمیل نوخاصی4 1-دانشجوی دکتری آگرواکولوژی، گروه زراعت، دانشگاه زابل،کارشناس ارشد سازمان جهادکشاورزی استان کرمانشاه…
صادق جلیلیان1، بیتا عباسی2*، شهاب خوشخوی3، جمیل نوخاصی4
1-دانشجوی دکتری آگرواکولوژی، گروه زراعت، دانشگاه زابل،کارشناس ارشد سازمان جهادکشاورزی استان کرمانشاه
2-دانشجوی دکتری آگرواکولوژی، گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی
3- پژوهشگر و مدرس گروه گیاهان دارویی موسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی کرمانشاه، دانشجوی دکتری اگروتکنولوژی، گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی
4- دانشجوی دکتری اصلاح نباتات، گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی و کارشناس ناظر طرح جهش تولید در دیمزارها
*- نویسنده مسئول: Email: Bita. abassi@gmail.com
ارائه دهنده: بیتا عباسی
نحوه ارجاع به مقاله:
جلیلیان، ص.، عباسی، ب.، خوشخوی، ش.، نوخاصی، ج. (1403). بررسی تأثیر تغذیه بهینه مشارکتی در مزارع نخود، به جهت افزایش جهش تولید در دیمزارها. هجدهمین کنگره ملی و چهارمین کنگره بینالمللی علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. 22-20 شهریور 1403، دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده فارسی:
به منظور بررسی تأثیر تغذیه بهینه مشارکتی در مزارع به جهت افزایش تولید نخود در دیمزارها آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزارع زارعین دهستان زمکان در شهرستان ثلاث باباجانی، استان کرمانشاه در سال زراعی 1403-1402 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل فاکتور اول سه رقم نخود زراعی (رقم عادل، منصور و توده محلی گلنسار) و فاکتور دوم برنامه تغذیه در 5 سطح (شاهد (بدون کود)، کود دامی (5 تن در هکتار)، کود دامی+ گوگرد گرانول (25 کیلوگرم در هکتار)، کود دامی + گوگرد گرانول + دیآمونیوم فسفات (20 کیلوگرم در هکتار)، کود دامی + گوگرد گرانول + دی آمونیوم فسفات+ اسیدآمینه (1 کیلوگرم در هکتار) بودند. نتایج نشان داد بین ارقام مورد بررسی از نظر عملکرد، توده محلی گلنسار در سطح تغذیه ترکیبی (کود دامی + گوگرد +دی آمونیوم فسفات + اسید آمینه) دارای بیشترین عملکرد ( 33/693 کیلوگرم بر هکتار) و کمترین عملکرد مربوط به رقم منصور در تیمار شاهد (73/347 کیلوگرم بر هکتار) بودند که اختلاف بین آنها 84/49 درصد بود. به طوری که توده گلنسار و رقم منصور از نظر وزن صد دانه اختلاف معنیداری با هم نداشتند. به علاوه بیشترین تعداد دانه و وزن صد دانه از کاربرد کود دامی + گوگرد + دیآمونیوم فسفات+ اسیدآمینه حاصل شد که نسبت به شاهد به ترتیب افزایش 96/74 و 78/12درصدی داشت. کاربرد کود دامی + گوگرد + دیآمونیوم فسفات+ اسیدآمینه در توده محلی گلنسار نسبت به رقم منصور و بدون کاربرد کود به ترتیب موجب افزایش 38/99 و 02/134درصدی عملکرد دانه و بیوماس کل نخود شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بهترین توصیه رقم برای کشت در دیمزارها توده محلی گلنسار و بهترین برنامه غذایی نخود در اقلیم مورد مطالعه کود دامی + گوگرد + دیآمونیوم فسفات+ اسیدآمینه می باشد.
مقدمه و بیان مسئله:
نخود (Cicer arietinum L.)، گیاهی یکساله از خانواده Fabaceae و یک محصول ارزشمند است که غذای مغذی جمعیت جهان در حال گسترش را فراهم میکند. سطح زیر کشت نخود در جهان 5/13 میلیون هکتار و میزان تولید آن بیش از 10 میلیون تن است (Muelbauer and Sarker, 2017). در بین حبوبات، نخود رتبه دوم در سطح کشت و سوم در تولید محصول دارد. نخود در ایران با سطح برداشت 5900 هکتار کشت آبی و 496 هزار هکتار دیم پس از هند، استرالیا و پاکستان در رتبه چهارم جهان قرار دارد (نادری و همکاران، 1392). تقریبا ً80 درصد نخود ایران در چهار استان کرمانشاه، لرستان، کردستان و آذربایجان غربی تولید میشود (Rezapour et al., 2021). یکی از عوامل مؤثر و ضروری در دوره رشد گیاه، تغذیه و مدیریت منابع کودی در آن است. کوددهی منجر به افزایش دسترسی گیاه به عناصر غذایی میشود و نقش حیاتی در تولید و عملکرد محصول دارد (Matlok et al., 2020). گوگرد یکی از هفده ماده مغذی ضروری برای گیاه است و به دلیل نقش مهمی که در پروتئینها، ویتامینها، آنزیمها و ترکیبات طعمدار در گیاه دارد در رتبه چهارم بعد از N، P و K قراردارد (Bera and Ghosh, 2015). استان کرمانشاه با حدود 2/25 درصد از کل تولید نخود کشور، بزرگترین تولیدکننده نخود در ایران است. بیش از 80 درصد نخود کرمانشاه در مزارع دیم تولید میشود که میانگین عملکرد آن 456 کیلوگرم در هکتار است (Rezapour et al., 2021). از این رو استان کرمانشاه علاوه بر تامین نیاز بازار، سهم بالایی در صادرات محصول یاد شده به بازارهای خارجی دارد. هدف از این مطالعه مصرف بهینه مواد غذایی در طول دوره رشد در زراعت نخود به صورت مشارکتی با کشاورزان و به منظور افزایش تولید است.
مواد و روشها:
مواد: این پژوهش به منظور بررسی تأثیر تغذیه بهینه مشارکتی[1](PNT) در مزارع نخود، جهت افزایش تولید در دیمزارها اجرا گردید. ارقام نخود عادل و منصور از شرکتهای تولید بذر نخود تهیه گردید.
روشها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزارع زارعین در دهستان زمکان، شهرستان ثلاث باباجانی استان کرمانشاه در سال زراعی 1403-1402 انجام شد. تیمارها شامل سه رقم نخود زراعی (عادل، منصور و توده محلی گلنسار) و تغذیه بهینه بر اساس توصیه مراکز تحقیقات در شرایط کشاورزی حفاظتی در 5 سطح (شاهد ، کود دامی، کود دامی+ گوگرد ، کود دامی + گوگرد+ دیآمونیوم فسفات، کود دامی+ گوگرد + دی آمونیوم فسفات+ اسیدآمینه) بودند. پس از آمادهسازی زمین بر اساس روش تحقیق کرتبندی صورت گرفت و کرتهایی با ابعاد 4 در 6 متر و با فاصله بین خطوط کاشت 50 سانتیمتر، ایجاد شد. کود دامی (5 تن در هکتار) در پاییز قبل از خاکورزی اولیه و کود گوگرد گرانوله 75 درصد (25 کیلوگرم در هکتار) و دیآمونیوم فسفات (20 کیلوگرم در هکتار) همزمان با کشت نخود و اسید آمینه نیز بصورت محلولپاشی (یک کیلوگرم در هکتار) در زمان قبل از گلدهی نخود استفاده شد. در پایان فصل رشد صفات عملکرد بیولوژیک و دانه، وزن صد دانه، تعداد دانه در متر مربع، محاسبه گردید.
روشهای تجزیه و تحلیل دادهها: با استفاده از نرمافزار آماری SAS و برای مقایسه میانگین دادهها از آزمون LSD در سطح احتمال 5 درصد، و رسم نمودارها نیز با نرمافزار Excel صورت گرفت.
نتایج و بحث:
نتایج نشان داد عملکرد دانه و بیوماس کل تحت اثر متقابل رقم و تغذیه قرار گرفت (جدول 1). اثر ساده تغذیه بر تعداد دانه و رقم و تغذیه بر وزن صد دانه معنیدار شد (جدول 1). بیشترین تعداد دانه از کاربرد کود دامی + گوگرد+دیآمونیوم فسفات+ اسیدآمینه حاصل شد که نسبت به شاهد افزایش 96/74 درصدی داشت (جدول2). بیشترین وزن صد دانه به ترتیب در توده محلی گلنسار (86/40 گرم) و رقم منصور (58/40 گرم) و کمترین آن نیز مربوط به رقم عادل بود. پایین بودن وزن صد دانه رقم عادل را میتوان به ماهیت ژنتیکی و فیزیکی سایز دانه آن نسبت داد. با کاربرد کود دامی + گوگرد + دیآمونیوم فسفات+ اسیدآمینه وزن صد دانه نخود 78/12درصد افزایش نشان داد (جدول 2). کمترین عملکرد دانه و بیوماس کل در رقم منصور و بدون کاربرد تغذیه دیده شد. بیشترین عملکرد دانه و بیوماس کل با کاربرد کود دامی + گوگرد + دیآمونیوم فسفات+ اسیدآمینه در توده محلی گلنسار به دست آمد، به نحوی که نسبت به رقم منصور و عدم کاربرد تغذیه به ترتیب 38/99 و 02/134درصد افزایش داشتند (شکل1). روند مطلوب در افزایش عملکرد توده محلی گلنسار را میتوان به شرایط آب و هوایی بخصوص بارندگی با پراکنش مناسب در طول بهار و شرایط دمایی مناسب که باعث طولانیتر شدن طول دوره گلدهی و به تبع آن افزایش بیوماس و دانه گردیده است نسبت داد. نتایج این پژوهش و مقایسه ارقام در سالهایی که بارندگیها در بهار کمتر باشند میتواند اثرات متفاوتی در مورد استفاده از ارقام پاییزه و ارقام محلی به همراه داشته باشد. علاوه بر این، کودهای آلی و کودهای فسفر حاصلخیزی خاک را حفظ میکنند که در نهایت رشد و عملکرد گیاهان را بهبود میبخشند (Khan et al., 2021). از سوی دیگر تفاوت در بین ارقام نخود ممکن است به دلیل تفاوت آنها در عادت رشد و خصوصیات ژنتیکی باشد (Kushwaha et al., 2022).
مهمترین یافتهها:
1- در بین ارقام مورد بررسی (عادل، منصور، توده محلی گلنسار) توده محلی گلنسار و سپس رقم عادل از لحاظ بسیاری از صفات مورد مطالعه به عنوان رقم برتر شناخته شد.
2- اثر تغذیه مشارکتی بر صفات تعداد دانه، وزن صد دانه و عملکرد دانه و بیوماس کل معنیدار بود و بیشترین مقدار آنها در استفاده از توده محلی گلنسار و کاربرد کود دامی + گوگرد + دیآمونیوم فسفات+ اسیدآمینه بدست آمد.
3- کشت توده محلی گلنسار با ترکیب هر چهار نوع کود در دیم زارهای ثلاث باباجانی در استان کرمانشاه توصیه می شود.
عالیه . ممنون از شما
از اینکه مطالعه فرمودید بسیار ممنویم .