میزان تاثیر حاصلخیزی خاک در رشد نخود
نخود به خانواده بقولات تعلق دارد . بذور رسیده و خشک نخود دارای ارزش غذایی زیاد می باشد و یکی
نخود به خانواده بقولات تعلق دارد . بذور رسیده و خشک نخود دارای ارزش غذایی زیاد می باشد و یکی از مهمترین منابع غذایی سرشار از پروتئین ( 18 تا 23 درصد ) می باشد و نیز از قابلیت نگهداری و انبار داری خوبی برخوردار است.
علاوه بر اهمیت نخود به عنوان یک منبع غذایی مهم برای تغذیه انسان و دام، این گیاه می تواند در حاصلخیزی خاک ، بویژه در مناطق خشک موثر باشد . با توجه به اینکه این گیاه نسبت به سایر حبوبات سازگاری بیشتری با شرایط اقلیمی کشور دارد و می تواند بخشی از نیازهای پروتئینی کشور را تأمین کند، باید بیشتر مورد توجه کشاورزان و مسئولان کشور قرار گیرد .
ازدیاد جمعیت و نیاز روز افزون بشر به مواد غذایی از یک طرف و محدودیت منابع تولید از طرف دیگر اندیشه محققان و دولتمردان را در این راستا سوق داده که تنها راه دستیابی به خود کفایی کشاورزی ،به دلیل محدود بودن منابع آب و خاک هر کشور افزایش عملکرد در واحد سطح می باشد و این میسر نمی گردد مگر با تولید ارقام پر محصول که با بهره گیری از علم ژنتیک می توان به این مهم دست یافت .
آگاهی و اطلاع از نحوه عمل ژن در کنترل صفات، کمی و کیفی بودن صفات تعداد ژن کنترل کننده ، نقشه کروموزومی و سایر اطلاعات ژنتیکی می تواند ما را در اهداف دورگ گیری یاری نماید . لازم به ذکر است که در چند سال اخیر دورگ گیری بر روی گیاه نخود تیپ کاملی با موفقیت در بخش تحقیقات حبوبات کرج و چند شهرستان از جمله گرگان آغاز گردیده است .
از دیدگاه اصلاح نبات برخی از دلایل کاهش عملکرد و پتانسیل عملکرد پایین در ارقام کنونی نخود عبارتند از : حساسیت ارقام به بیماریها ، خسارات آفات و عدم واکنش ارقام کنونی به مدیریت فشرده مثلاً استفاده از کود ، آبیاری: از این رو عمده تلاش متخصصین اصلاح نباتات معطوف به کشف راههای چگونگی افزایش پتانسیل ژنتیکی در عملکرد نخود می باشد .
مطالعات نشان داده است که یکی از راههای افزایش عملکرد نخود ، افزایش بیوماس و بهبود شاخص سطح برداشت می باشد . با انجام عملیاتی مانند تلاقی های بین گونه ای ، تلاقی بین دسی – کابلی، ایجاد تیپهای پا بلند و ارقام حساس به کود و آبیاری می توان بیوماس گیاه و در نتیجه شاخص برداشت آن را افزایش داد.
سیستماتیک نخود :
نخود زراعی با نام علمی Cicer aritinum می باشد که به خانواده بقولات ( Fabaceae ) تعلق دارد و رده بندی گیاهی آن به صورت زیر است :
شاخه Megnolio Phyta
رده Megnolio Psida
زیر رده Rosidae
رسته Fabales
تیره Fabaceae
زیر تیره Faboideae
جنس Cicer
گونه C.arietinum
معرفی جنس Cicer ( توصیف کلی همراه با تأکید ویژه بر روی گونه C.arietinum ) .
جنس Cicer شامل گونه های یکساله مانند C.arietinum و گونه های دائمی است . گیاهان این جنس گاهی به صورت درختچه ای بوده ولی هرگز به اندازه یک درختچه یا بوته حقیقی رشد نمی کنند . این گیاهان دارای کرک بوده و کرکهای آنها ممکن است غده دار یا بدون غده باشند ،ساقه ها منشعب ، راست یا خمیده ، بر روی زمین خوابیده یا ایستاده ، کم و بیش شیار دار می باشند . برگها جفت پری1 و تک شانه ای2 دارای پیچک و یا بدون پیچکند .
کاسه گل در قاعده منظم و در قسمت پشتی محدب است . جام گل سفید همراه با رگه های بنفش ، آبی یا صورتی می باشند .
خامه نازک و نخ مانند ، صاف و بی کرک است ، ستون پرچمی و یا دلفوس
( 1+9 ) و شکل قرار گرفتن آنها در کاسه گل کمی اریب است
گل آذین جانبی دارای 1-5 گل ( گونه C.arietinum شامل یک یا ندرتاً دو گل ) هستند.
گلها منفرد یا خوشه ای روی دم گلهای محوری قرار دارند . نیام محتوی 1-10 بذر (C.arietinum دارای یک تا سه بذر ) است .
منشأ تاریخچه نخود : ( ال . جی . جی . واندر میزن )
نخود زراعی (C.arietinum ) یکی از اولین لگومهای دانه ای است که در دنیای قدیم اهلی شده است .
به احتمال زیاد نخود از نواحی جنوب شرقی ترکیه و مناطق مجاور آن در سوریه منشأ گرفته است در این منطقه سه گونه وحشی یکساله از جنس ( Cicer ) که ارتباط زیادی با نخود زراعی دارند پیدا شده است . این سه گونه عبارتند از :
1- C.echinos permum
2- C.reticulatum
3- C.bijugum
دی کندول ( 1883 ) منشأ نخود را به منطقه جنوب قفقاز و شمال ایران نسبت داد و واویلوف ( 1950 ، 1949 ، 1926 ) دو مرکز اولیه ( مرکز تنوع فعلی ) جنوب غربی آسیا و مدیترانه و یک مرکز ثانویه ابتدایی را به عنوان مرکز منشا نخود معرفی نمود . وی گزارش کرد ککه مشابه دیگر لگومهای دانه ای ، ارقام دانه درشت در حوزه دریای مدیترانه گسترش یافته است , در حالی که ارقام دانه ریز به سمت مشرق گسترش پیدا کرده اند . شواهد نشان می دهد که نخود های دانه درشت و کرم رنگ از دو قرن پیش از طریق افغانستان به هندوستان وارد شده است کما اینکه نام هندی آن ( نخود کابلی ) را نسبت به پایتخت افغانستان
می برد . ارقام دانه ریز و سیاه رنگ نخود به نام دسی معروف هستند و هم اکنون این طبقه بندی به صورت گسترده ای به منظور تشخیص دو گروه اصلی از ارقام نخود استفاده می شود . نخود از طریق دست نوشته های قدیمی شناخته شده است . واژه هالورو1 بدین نکته دلالت می کند که نخود از زمانهای بسیار گذشته ( بیش از سه هزار سال قبل از میلاد ) به عنوان یک ماده غذایی ثابت ،ولی کم اهمیت در بین النهرین مصرف می شده است.
نام Cicer دارای منشا لاتین 2و احتمالاً از واژه Kickere در زبان هند و اروپایی اقوام اولیه یونان که در شمال یونان می زیسته اند مشتق شده است .
دان ( 1883) معتقد است که Cicer از واژه عبری Kikus به معنای کروی مشتق شده است .
گامز ( 1924) واژه Cicer را با واژه عبری Kelsech مقایسه کرده است . قدیمی ترین منبع لاتین در مورد اصلاح arietinum در کارهای کولومیلا مشاهده شده است , که احتمالاً به عنوان ترجمه واژه یونانی Krios میباشد . اسامی Ram و Chickpea نیز مربوط به حالت و شکل بذر است .
در ترکیه , رومانی , بلغارستان , ایران و نواحی مرزی شوروی سابق در این کشورها نخود تحت عنوان nakhut_nohutنامیده می شوند , که مشتق از واژه هایی مانند nut یا nohot است . 1
طبقه بندی غیر اختصاصی جنس Cicer :
در جنس Cicer چهار بخش مشاهده می شود :
بخش اول : (Mono Cicer M.G.POPOV) جالب ترین بخش برای مختصصین اصلاح نباتات بوده و دارای گونه های یک ساله ,گلریز ,ساقه ایستاده تا خوابیده و برگهای تک شانه ای و یا دارای پیچک در انتهای محور اصلی برگ می باشد .
بخش دوم : (Chamae Cicer M.G.POPOV ) دارای گونه های بوته ای یکساله و یا چند ساله با شاخه های خزنده نازک که در هر برگ دارای سه تا هفت برگچه است .
بخش سوم : (Poly Cicer M.G.POPOV) دارای گونه های چند ساله است و بیشتر گونه ها گل درشت و با برگهای تک شاخه ای بوده و در انتهای محور اصلی برگ دارای پیچک می باشد .
بخش چهارم : (Acantho Cicer M.G.POPOV) گونه های چند ساله با گلهای بزرگ و بادوام است و محور برگ کرک دار و دارای کاسبرگ دندانه ای و کرک دار می باشد .
طبقه بندی بر حسب عادات رشدی :
به طور کلی گونه های نخودرا بر حسب عادات رشد (محل رشد ی) می توان به چهار نوع تقسیم کرد :تیپ های زراعی ؛ تیپ های علفی ,تیپ های موجود در شیب های سنگ لاخی خشک و نسبتاً ملایم و تیپ های موجود در مناطق جنگلی با خاکهای بسیار مرطوب غنی از هوموس .
با این وجود ممکن است برخی گونه ها منحصراً در یک رویش گاه دیده نشوند نخود به خاکهای نرم تا حدی کلوخی و سنگلاخی بیشتر از خاکهای با بافت ریز (نرم ) سازگاری نشان می دهد .
نخود گیاهی است مقاوم به خشکی و در عین حال تنوع ژنتیکی در آن وجود دارد ریشه اصلی نخود بیش از یک متر در خاک نفوذ می کند و مشابه بسیاری از دیگر گونه های مناطق کوهستانی نیازمند زه کشی و تهویه مناسب می باشد .گونه های یک ساله C.bijugum, C.echinospermumاغلب در محیط های نامناسب مانند حاشیه مزارع ,مزارع آیش و چمنزار ها رشد می کند .
اغلب گونه های چند ساله یک ریشه اصلی طویل و چوبی دارند ,قسمت های هوایی گیاه بعد از ریزش بذر خشک شده و از بین می رود و گیاه در زیر برف به خواب زمستانی می رود .گونه های چند ساله به ندرت به صورت متراکم دیده می شوند .شیبهای ملایم سنگلاخی و طاقه سنگ های درشت محیط های مناسب برای رشد این گونه ها می باشند .
از آنجا که بذر آنها درشت بوده و برای پرندگان جذابیت دارند چنانچه در بین سنگ ها ریزش کنند و بعداً در زیر خاک جوانه بزنند بقای بهتری خواهند داشت . تیپ های رشدی نوع چهارم در جنگل های غنی از مواد آلی و مرطوب بلوط و کاج در تپه های کناره دریای آژه در سلسله جبال کاروس وجود دارد .
کنتاند یپولوس و همکاران 1972 گونه های چند ساله نخود (Cicer Spp) در مناطق مدیترانه ای و رویشگاههای آنها را به تفضیل مورد بحث قرار داده اند گونه های چند ساله نخود (Cicer Spp) توسط و اندر میزان و پوندیر 1984 معرفی و ارائه شده است.
طبقه بندی بر حسب اندازه بذر :
الف : نخود کابلی1 ، در نخود نوع کابلی رنگ معمولاً سفید است و هر غلاف یک یا دو بذر درشت دارد و وزن هزار دانه آن بیشتر از 250 گرمی می باشد .ارتفاع بوته متوسط تا بلند و بدون ما ده رنگی آنتو سیانین (گلها سفید رنگ ) است.بیشتر ارقام نخود در دنیا از نوع کابلی هستند به جز قسمت های کوچکی در ایران و در دره نیل که به کشت نوع محلی اختصاص یافته است .نخود کابلی را در بهار کشت می کنند .
ب: نخود محلی یا دسی :1 نخود دسی دارای بذور کوچک با شکلهای نامنظم و رنگ های مختلف هستند .معمولاً در هر غلاف 2 تا 3 بذر وجود دارد ارتفاع گیاه کوتاه و حاوی مواد رنگی آنتوسیانین (گلهای ارغوانی رنگ ) است .نخود های دانه سیاه متعلق به گروه نخود محلی هستند و دانه آنها معمولاً به صورت لپه استفاده می شود .نخود های دانه سیاه از لحاظ مقاومت به بیماریها و آفات نسبت به نخود های دانه سفید مقاومتر می باشند .
وضعیت نخود و اهمیت جهانی آن :
حبوبات یکی از مهمترین منابع پروتئینی در رژیم غذایی بسیاری از مردم کشور ها در حال توسعه می باشد .میزان پروتئین حبوبات حدوداً دو برابر غلات است و منبع ارزان پروتئین با کیفیت مناسب می باشد که پروتئین غلات را تکمیل نموده و بنابر این در نقاطی که غلات غذای اصلی را تشکیل می دهند ارزش غذایی آن را افزایش می دهند .مقدار پروتئین نخود (مهمترین جزء نخود از لحاظ تغذیه ) متوسط 7/20 % ( ماده خشک ) کمتر از تمام لگومهای غذایی است .(هالس 1975 ) در مقایسه لپه هندی ,عدس , باقالا به ترتیب 29,28,24 درصد پروتئین دارند ,نخود از این نظر که مکمل پروتئین غلات است مورد توجه بوده و تا آنجا که مقدور است باید ژنوتیپ های با پروتئین بالا گزینش شوند .
نخود در بسیاری از مناطق جهان به صورت سنتی کشت می شود در کشور های در حال توسعه نخود مشابه با سایر حبوبات نقش مهمی در سیستمهای کشت سنتی ایفا می کند . علاوه بر اهمیت این گیاه به عنوان یک منبع تغذیه مهم برای تغذیه انسان و دام این گیاه می تواند در مدیریت حاصل خیزی خاک به ویژه در مناطق خشک کمک نماید .(شارما وجود ها 1984, سوزاکی ,کونر 1982 ) علاوه بر اهمیت این گیاه به عنوان یک منبع غذایی مهم برای تغذیه انسان و دام این گیاه می تواند در مدیریت حاصلخیزی خاک به ویژه در مناطق خشک کمک نماید .( شارما وجود ها ,1984 سوزاکی کونر 1982 ) براساس آرما فائو1 در سال 1995 : نخود مقدار 1115600 هکتار از زیر سطح کشت کل حبوبات را به خود اختصاص داده بود که این مقدار سطح کشت 8036000 تن تولید شده است در سال زراعی 74-73 سطح زیر کشت نخود در کشور 720975 هکتار بوده که از این مقدار 686792 هکتار آن به زراعت دیم و 34183 هکتار به زراعت آبی اختصاص داشته است .با توجه به ارقام فوق گیاه نخود میزان 65% از سطح زیر کشت حبوبات را به خود اختصاص داده است . میزان تولید نخود در همین سال354934 تن بوده که از این مقدار 315969 تن آن به زراعت دیم و 38965 تن آن به زراعت آبی مربوط بوده است که در مجموع مقدار 3/57 % از کل تولید حبوبات کشور را شامل می شده است.